سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آتیش بازی - هیچ وقت از یادم نمی ری مگه مرده باشم

در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
 

نویسنده:   عاشق عاشقی(83/10/20 ::  1:6 صبح)

میون آتیش بازی چشمای تو قدم زدم

شاید که باورت بشه معنی عشقو بلدم

نگاه تب دارمو تو چشمای تو جا می ذارم

به خاطر دیدن تو پنجره رو وا می ذارم

یه معنی تازه می دی به شعر دل سپردگی

با تو چه سبز و روشنم بی تو محاله زندگی

**

دیدنت گرچه شادی آمیز است ولی

ازغصه نیز لبریز است

شادی دیدنت ندیده دلم

با غم رفتنت گلاویز است

 

 

راستی یه نفر به من بگه چجوری بهش حالی کنم عاشقش شدم. دارم دیوونه میشم. اینه رسم عاشقی

خواهش می کنم. ببینم چندتا با نعرفت داریم.

 


از عشق بگین ()

موضوعات یادداشت

خونمون

کارت شناسایی

بیمیل

کل عاشقان:10776

عاشقان امروز:244

 

پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت

 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی عاشق

آتیش بازی - هیچ وقت از یادم نمی ری مگه مرده باشم
 

جستجوی وبلاگ

 :جستجو

با سرعتی باور نکردنی متن
یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

عکس دوستام


 

حضور و غیاب

یــــاهـو
 

معرفی می کنم

خاکسترینه
عشق آنلاین
 

آوای عشق

 

مشترک حرفای عاشقونه بشین

 

من قبل و بعدی ندارم هرچی هست همینه

زمستان 1383

 

طراح قالب

 

-
می ترسم اسم معشوقمو بگم کمکم کنین