سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمستان 1383 - هیچ وقت از یادم نمی ری مگه مرده باشم

ای آن که با رازگویی طولانی اش، همدم عارفان گشت و لباس دوستی اش را بر تن ترسیدگان پوشاند ! [امام سجّاد علیه السلام ـ در نیایشش ـ]
 

نویسنده:   عاشق عاشقی(83/10/22 ::  1:35 عصر)

از تو می نویسم زیبای من...

از تو می نویسم که فریاد رفتن براوردی و نرفتی.

از تو می نویسم که دیروزت رو پشت سر گذاشتی و پا به فردا می زاری.

از تو می نویسم که لحظه به لحظه عاشقتری...

از تو می نویسم ای بهترینم که همیشه مظهر پاکی بودی برام

از تو می نویسم که قصه گوی دلمی

از تو می نویسم که همیشه عاشقت بودم

از تو می نویسم که صورت گرمی داری٫ لبهایی گرمتر و دلی به گرمی آتشفشان

از تو می نویسم که قطره ای از اشکت یه دریاست

از تو می نویسم که تفاوتت با ماه در یک کلمست٫ تو زیبا تری

از تو  می نویسم که تصویر واژگون من رو دوباره ایستاده کردی

از تو می نویسم چون کسی رو جز تو در این توفان ندارم

از تو می نویسم چون اگه تو نباشی نابودم

از تو می نویسم چون از من نوشتی

از تو می نویسم تا دلم با تو باشه   

از تو می نویسم تا وقتی که توانی در این دستهاست

می نویسم روی ذره ذرهء دلم که همیسه عاشقت خواهم بود


از عشق بگین ()

موضوعات یادداشت

نویسنده:   عاشق عاشقی(83/10/20 ::  2:54 عصر)

نمی خواهم به جز من دوستار دیگری باشی برای لحظه ای حتی به فکر دیگری باشی نمی خواهم صفای خنده ات را دیگری بیند نمی خواهم کسی نامش به لبهای تو بنشیند
نمی خواهم کسی نقش چهره ات درخاطرش ماند نمی خواهم نگاهی در نگاه تو در آمیزد نمی خواهم به غیر از من بگیرد دست تو دستی

نمی خواهم کسی یارت شود در راه مستی
نمی خواهم به جز من یار کسی باشی گل نازم ! نمی خواهم خار و خسی باشی نمی خواهم کسی با یار من سخن گوید اگر چه قاصدم باشد که تا پیغام من گوید نمی خواهم به گورستان رود آن یار محبوبم مبادا مرده ای زنده شود با او سخن گوید
خواستم دسته گلی برایت تقدیم کنم که فکر کرم تا آنجا برسد‚پژمرده میشود خواستم پروانه‌ای تقدیمت کنم ولی پروانه گفت که او از من زیبا تر است

 خواستم برایت شمع هدیه کنم ولی شمع گفت که او از من روشن‌ تر است

 خواستم برایت گلی هدیه کنم ولی گل گفت که او از من قشگ‌ تراست

به ناچار مجبور شدم قلم به دست گیرم و قطره‌ای خون از قلبم که نام سلام دارد تقدیم حضور شریفت کنم. به هر میزان که تو مرا دوست می‌داری من بیش از آن به تو عشق می ورزم


از عشق بگین ()

موضوعات یادداشت

نویسنده:   عاشق عاشقی(83/10/20 ::  1:6 صبح)

میون آتیش بازی چشمای تو قدم زدم

شاید که باورت بشه معنی عشقو بلدم

نگاه تب دارمو تو چشمای تو جا می ذارم

به خاطر دیدن تو پنجره رو وا می ذارم

یه معنی تازه می دی به شعر دل سپردگی

با تو چه سبز و روشنم بی تو محاله زندگی

**

دیدنت گرچه شادی آمیز است ولی

ازغصه نیز لبریز است

شادی دیدنت ندیده دلم

با غم رفتنت گلاویز است

 

 

راستی یه نفر به من بگه چجوری بهش حالی کنم عاشقش شدم. دارم دیوونه میشم. اینه رسم عاشقی

خواهش می کنم. ببینم چندتا با نعرفت داریم.

 


از عشق بگین ()

موضوعات یادداشت

نویسنده:   عاشق عاشقی(83/10/19 ::  3:59 عصر)

دوستت دارم بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن

دوستت دارم چون تو ارزش دوست داشتن را داری

دوستت دارم چون تو نیز مرا دوست  داری

دوستت دارم همچو طلوع خورشید در سحر گاه عشق

دوستت دارم همچو تکه ابرهای سفیدی که در اوج آسمان آبی در حال عبورند

دوستت دارم چون تو رو میخواهم و تو نیز مرا میخواهی

دوستت دارم از تمام وجودم ، با احساس پر از محبت و عشق

دوستت دارم بیشتر از آنچه تصور می کنی

دوستت دارم ، همچو رهایی پرنده از قفس و پرواز پر غرور او در اوج آسمان ها

 ، همچو امواج دریا که آرام به کنار ساحل می آیند و آرام نیز به دریا می روند ،

 همچو غنچه ای که آرام آرام باز می شود و گل می شود ، همچو اواخر

زمستان که شکوفه های بهاری باز می شوند

دوستت دارم همچو چشمه ای در دل کوه که آرام جاری می شود بر روی

زمین و تبدیل به آبشاری می شود که از دل کوه سرازیر می شود

دوستت دارم همچو مهتابی که شبهای تیره و تار را با حضورش پر از روشنایی میکند

دوستت دارم همچو باران ! بارانی که تن تشنه دنیا را جان میدهد و می شوید

دوستت دارم چون چشمانت این حقیقت قلبم را باور دارد

دوستت دارم ، چون تو آخرین امید زندگی منی ، و لیاقت این دوست داشتن را داری

دوستت دارم تا حدی که قلبم و احساسم ظرفیت این ابراز دوست داشتن را نسبت  تو داشته باشه

دوستت دارم ، چون با باوری عمیق در قلب من نشستی و مرا هدف و امید زندگی خود قرار دادی

دوستت دارم چون از زندگی ودنیا گذشته ای تا با من بمانی

دوستت دارم چون نگذاشتی حتی یک قطره اشک از چشمانم سرازیر شود

دوستت دارم چون که یاری ام میکنی تا از این سیلاب زندگی به راحتی عبور

کنم و خودم را در دشت آرزوهایم همراه با تو ببینم

دوستت دارم فراتر از باور یک رویا و فراتر از باور یک حقیقت

دوستت دارم ، چون با اطمینان و اعتماد کلید قلب سرخ و پر از عشقت را به من دادی

دوستت دارم چون که با احساس پر از صداقت قلم سردم را بر روی کاغذ

زندگی میکشم و این شعر و ترانه ها را برایت می سرایم

مجنونم از مجنون عاقل تر ، و دیوانه ام از فرهاد عاشق تر

نگاه به قلب کوچک و پر از درد من نکن که همین قلب یک دنیا عشق و محبت در آن نهفته است

نگاه به چشمهای آرام و خسته من نکن ، این چشم یک دنیا اشک در آن است

نگاه به چهره پریشان من نکن ، این چهره عاشق چهره تو می باشد

دوستت دارم چون که تو اولین و آخرین معشوق من می باشی

دوستت دارم چون زمانی که حرف دل عشقت را گوش میدی اشک از چشمانت سرازیر می شود


از عشق بگین ()

موضوعات یادداشت

نویسنده:   عاشق عاشقی(83/10/16 ::  2:37 عصر)

سلام دوستان

می خوام براتون یه چیزای بنویسم که شاید خیلی جاها دیده باشید این جور حرفا رو ولی این یکی فرق داره به جون خودم.

می دونین چیه من عاشق شدم ولی نمی دونم چرا همیشه فکر می کردم آدم اراده می کنه عاشق میشه ولی حالا فهمیدم که نفهمیده عاشق شدم.

دوستان من نظراتونو بذارید

اگه شما هم عاشق هستین مشترک بشین

می بوسم همتون رو ولی نه اونجوری که معشوقم رو می بوسم

تا بعد          


از عشق بگین ()

موضوعات یادداشت

خونمون

کارت شناسایی

بیمیل

کل عاشقان:10534

عاشقان امروز:2

 

پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت

 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی عاشق

زمستان 1383 - هیچ وقت از یادم نمی ری مگه مرده باشم
 

جستجوی وبلاگ

 :جستجو

با سرعتی باور نکردنی متن
یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

عکس دوستام


 

حضور و غیاب

یــــاهـو
 

معرفی می کنم

خاکسترینه
عشق آنلاین
 

آوای عشق

 

مشترک حرفای عاشقونه بشین

 

من قبل و بعدی ندارم هرچی هست همینه

زمستان 1383

 

طراح قالب

 

-
می ترسم اسم معشوقمو بگم کمکم کنین